نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

جیگمل طلای موش موشی

سلام عسلکم مامانی الان به کمک بابایی خوابیدی واقعا شما نی نی ها چقدر ماشالله پر جنب و جوشید واقعا مامانی در مقابلت کم میاره عزیزم همش دوست داری پیشم باشی و شیطونی کنی جگر طلا کم کم داری بزرگ میشی ها قربونت برم الهههههههی تو مامانی الان از پله دیگه کاملا یاد گرفتی بری بالا به مامانی از به خودت میدی بخوره (اولش دو سه روز پیش دست خالی تو میکردی تو دهنم بعد غذا رو از دهن ناز خودت در می آوردی میدادی به مامان بخوره حالا با دستهای کوچولو و انگشتهای قشنگت به مامانی به میدی بخوره ) برای یک دقیقه بدون تکیه به جایی می ایستی میدونی چه جوری با لیوان آب میخوردند و مثل آدم بزرگها لیوان رو میگیری جلو دهن کوشولوت و آب میخوری ددر رو وحشتناک ...
5 تير 1390

مامان شدن خیلییییییییییییی سخته !!!

    سلام یکی یدونه قربون نفسات برم امروز منو کشتی به قول بابایی اشکمو درآوردی نمیدونی چه کردی با من کمرم درد میکنه خستم خوابمم میاد خوب بگو مامان دیوونه برو بخواب چرا اومدی دنبال اینترنت چه کنم مامانی معتاد اینترنتم و وب گردی میدونی شاید تا الان 5 یا 6 تا وبلاگ برا خودم درست کردم و خودمو اسیر کردم         خوب شیطون بلا یکم مینوسم برات بعد میام پیشت بخوابم     جگر گوشه مامان امروز 6:30 صبح بابایی از سر کار اومد و شما طبق معمول دمر خوابیده بودی دیدم یه دستت مونده زیرت گفتم گناه داری بلندت کردم صاف بخوابی که بیدار شدی و چشماتو مالیدی دوباره بخوابی و یهو دیدی بابا...
3 تير 1390

جدید ترین مدل نون خوردن نازنین زهرا

سلام مامانی قربون قد و بالات بره امروز ناهار آبگوشت داشتیم و رفتیم با بابایی یه سر خونه عمه برگشتی چندتا نون خریدیم  و مامانی زیر سفره رو انداخت و رفت دنبال کارهای غذا دید که شما حمله کردی به نونها و بلد نیستی چه جوری نون بخوری مامانی قربونت بره هر کی ببینه فکر میکنه ما بهت غذا نمیدیم !!! مخصوصا دایی های بابایی (مورد توجه دایی سید علی تصور کن دایی لای نونا کباب باشه )   ...
2 تير 1390

دوست دارم بیشتر از همیشه

مامانی طلا سلام امشب پدر مو در آوردی تا لالا کردی خیلی خوابت می اومد ولی دست از فضولی نمیکشیدی و نمی خوابیدی مامانی فدات بشه اینقدر خوش اخلاقی و همش میخندی گل دخترم که مامانی اصلا از دلش نمی یاد چیزی بهت بگه آخرشم گذاشتمت تو گهواره و با گوشی برات لالایی گذاشتم تا بخوابی مامانی فدای نفسات خیلی دوست دارم شبت بخیر مهربون ترین فرشته دنیا   ...
2 تير 1390

آخ جون دوباره سوغاتی

  سلام نازنین زهرای گلم دیروز دوباره یه لباس خوشگل مشکل سوغاتی گرفتی خوش به حالت البته منم زعفرون و نبات گرفتم خوش به حالم تو این مدت خوشکل بلا یه عالمه سوغاتی گرفته یه بلوز شورت خوشمل موشمل عمو محمد شوهر خاله زهرا از دبی براش آورده دیروز خاله فاطمه یه پیرهن و شورت خوشمل براش از مشهد آورده  یه بلوز شورت صورتی خاله راضیه مامانی از کربلا براش آورده یه بلوز و شورت سبز هم زن عمو خدیجه بابایی از کربلا براش آمردن  یه عروسک خاله طاهره مامانی براش از کربلا آورده یه بلوز شورت دیگه هم مامان بزرگ مامانی از کربلا براش آوردن خوش به حالش دخمل طلایی دست همتون درد نکنه مرسی زحمت کشیدین دیروز رفتیم خونه خاله فاطمه جمعه از مشه...
1 تير 1390

نی نی من فرشته است (خدایا میبوسمت )

گلم هرچی فکر میکنم نمی دونم چه کار خوبی کردم که خدا پاداشی به این عظمت به من داده خدا جون به خاطر این فرشته کوچولو که همه چیزش بهترینه نمی دونم چه جوری ازت تشکر کنم خدایا این غنچه کوچولوی من بهترین دلیل دنیا برای عظمتته  به خدا خیلی خیلی خیلی ممنون خدای مهربون خدایا بهترین چیز دنیا رو به من دادی شکرت خدایا یعنی میشه نمیدونم گناه نیست بگم: خدایا میبوسمت     ...
1 تير 1390

پدرها پدر بزرگها سیگار نکشید لطفا

مامانی این سیگار کشیدن بابا بزرگ هم معضلی شده جدا از بوی پیف پیف سیگار از ساعت ده که شما خوابیدی تا الان دو یا سه بار که رفتن تو کوچه شما از خواب پریدی الانم اینقدر گریه کردی که دلم برات کباب شد بزرگتر های مهربون تو رو خدا سیگار نکشید نی نی ها اذیت میشن ...
31 خرداد 1390